د مثل دانی، میدانی؟

فکر کنید یک روز از خواب بیدار شوید و دلتان بخواهد نقطهی پایانی بگذارید بر کاری که تا دیروز انجام میدادید. یعنی هی توی سرتان این سؤال باشد که این چه کار تکراریای است تو داری؟ و هی توی دلتان وسوسه شوید که یک کار جدید پیدا کنید، کاری که پر باشد از هیجان و اتفاقات عجیب. آنوقت چه میکنید، صبحانهتان را میخورید و مثل یک بچهی آدم و سربهزیر گرفتار دلتان نمیشوید. کفش و کلاه میکنید و مثل هر روز به سراغ کاری میروید که تا دیروز انجام میدادید و قرار است تا ابد هم انجام بدهید.
اما خب، من فکر کردم شما را با دانی دایناسور آشنا کنم که یک بچهی آدم نیست و مثل من و شما فکر نمیکند. دانی از نسل منقرضنشدهی دایناسورهاست و جایی همین دور و برها، شاید در همسایگی من و شما زندگی میکند و درست یک روز دلش میخواهد کار جدیدی را شروع کند و …
«زندگی جدید جناب دایناسور» اولین رمان کودکِ سیده ربابه میرغیاثی است. این نویسنده با نقبی به اعماق تاریخ، دانی دایناسور را خلق کرده است تا نشان دهد، دورهی دایناسورها نگذشته است. آنها هنوز هم زندهاند و میتوانند دنیای ما را دگرگون کنند. «دانی» این قصه که از کارش خسته شده است و دلش میخواد بیشتر از این حرفها زندگی کند، یک روز صبح به دفتر رئیسش آقای بز میرود و استعفایش را تقدیم میکند. او میخواهد وارد زندگی جدیدی شود که هم هیجان بیشتری داشته باشد و هم آنقدر جذاب باشد که زنده ماندن بیشترش را توجیه کند. دانی بر اساس یک راهکار بیشتر زنده ماندن که شامل چهار توصیهی کوتاه است زندگی تازهاش را شروع میکند. از کارشناسی موزه استعفا میدهد و مینشیند پای تلویزیون!
نه، اشتباه نکنید، تماشای تلویزیون کار جدید او نیست. او تلویزیون تماشا میکند تا حوصلهاش سر نرود و در ضمن کار جدیدی پیدا کند. به نظر میرسد او هم مثل من اهل نیازمندیهای روزنامهها نیست برای پیدا کردن کار هیجانانگیزش. همینطور که با حوصلهی سررفته و بیکار برنامهی موردعلاقهاش را از تلویزیون تماشا میکند، متوجه موضوعی میشود که جرقهای است برای شروع زندگی تازه.
سیده ربابه میرغیاثی با تجربهای که پس از سالها مطالعه در حوزهی ادبیات کودک پیدا کرده است، کاراکترهای جذابی را در اولین رمانش خلق کرده است که باعث میشود نه تنها کودکان جذب قصهاش شوند، بلکه بزرگترها هم پیگیر ماجرا باشند تا ببینند برای دانی و دیگر حیوانات این کتاب چه اتفاقی میافتد. حدس میزنم که باید منتظر مجموعهی تازهای از رمان کودک باشیم با قلم سیده ربابه میرغیاثی و «زندگی جدید جناب دایناسور» اولین جلد از این مجموعه است.
ناگفته نماند این کتاب یکی از کتابهای «اتاق تجربه» است که زیر نظر فریدون عموزاده خلیلی و به همت انتشارات چکه و شهر قلم منتشر شده است. اتاق تجربه را میتوان یک آکادمی معرفی کرد که کارش تربیت و بیشتر تشویق نویسندگانی است که دلشان میخواهد رمان کودک بنویسند و ایدههای نویی دارند. لازم میدانم از فریدون عموزاده خلیلی عزیز هم تشکّر کنم که هنوز مثل همیشه باعث و بانی حرکتهایی است که شکوفایی ادبیات و فرهنگ را در پی دارد.
شما هم میتوانید «زندگی جدید جناب دایناسور» و دیگر کتابهای مجموعهی اتاق تجربه را از غرفهی انتشارت چکه و شهر قلم در بیستوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تهیه کنید و همانقدر که من از خواندنِ این داستان کودکانه لذت بردم، لذّت ببرید.
خلاصه شده با عنوان «چند میلیون سال پیش در چنین روزی» در روزنامهی تهران امروز، پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
+ جناب دایناسور، خانوم یونا و دیگران / چهار ستاره مانده به صبح