خوابِ ماه
رو تنِ بغضِ شیشه
گریه نشونده بارون
تو توى خوابِ ماهى
من تو لباسِ مجنون
عطرت رُ مینویسم
گر میگیره وجودم
انگاری از تولد
من عاشقِ تو بودم
میبوسمت که رؤیا
خوابمُ روشن کنه
تا آخرین تنفس
آغوشتُ تن کنه
زمزمه میشه اسمت
روی لبِ من امشب
چه طعمِ بینظیری
مینوشمت لبالب
گم میکنم خودم رُ
تا تو رُ پیدا کنم
تا ماهِ بهمنم رُ
پایانِ یلدا کنم
خوشم که تو آسمون
چهارستاره دارم
هنوز وُ تا همیشه
خوشرنگه روزگارم
به وقتِ مبارکِ ۱۰ بهمن ماه ۱۴۰۰
ترانهی چهاردهم چهارستاره
طرح و خط: سیما صاحبی