مرگ‌نامه

توی دفترچه‌ی خاطراتِ من
یه قشون خودزنی پرسه می‌زنه
روی هر برگی از این مرگ‌نامه
لکه‌ی قرمزی از خونِ منه

یه افق ترانه‌های بی‌افق
آسمونی از ستاره ناامید
کی نشسته روی خوشبختیِ من؟
کی گلِ رؤیامُ از شاخه‌ش چید؟

لشکرِ عقربه‌‌ی ساعت‌شمار
هر دقیقه روی دورِ مردنه
توی دلواپسیِ لحظه‌ای که
ثانیه به ثانیه‌ش قدغنه

من به گیسوی چه عشقی دل بدم؟
از کدوم چشمای رؤیایی بگم؟
وقتی از ماتم وُ مرثیه پره
شیشه‌ی الماسِ روی شاهرگم

وقتی رو شقیقه‌هام تاول زده
وقتی حالِ مردمِ دنیا بده
من پیِ دستای کی بگردم وُ
شعله شم توی کدوم آتشکده

فکرِ تو دنیا رُ سر بریدنه
فکرِ من لبریزه از ترانگی
اینکه تو واژه به واژه بشکفی
خبرِ مرگمُ به دنیا بگی

٫٫می‌شکنه شیشه رو رگام
دنیا تموم می‌شه برام
با هر عبورِ خاطره
می‌میرم وُ دنیا می‌آم٫٫

./ زمستان ۱۳۸۹

لینک کوتاه: https://foadsadeghian.ir/dpR2

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *