نجات چیزهای فانی
نوشتن خوردن و آشامیدن است؛ تو دست به قلم میبری، چون همهچیز فانی است؛ مینویسی تا چیزهای فانی را نجات بدهی؛ مینویسی چون جهان در آشفتگی گنگی به سر میبرد که نمیتوانی آن را ببینی تا وقتی که با استفاده از کلمات آن را ترسیم کنی…
نام تام فورد با دنیای مد گره خورده است. او در عطر و ادکلن و لباس و هرچه مربوط به این حوزه است یکی از شناخهشدهترین نامهاست اما حیوانات شبرو، حیوانات شبزی یا حیوانات شبگرد (Nocturnal Animals) من را با تام فورد تازهای آشنا کرد که هرچند کارنامهی پرباری در فیلمسازی ندارد اما با همین فیلم در ذهن من ماندگار شده است. چنانکه وقتی از انتشار رمان آستین رایت از سوی نشر افق باخبر شدم دوست داشتم هرچه زودتر آن را بخوانم و همینگونه هم شد.
حیوانات شبرو شما را با داستانی تودرتو روبهرو میکند که هرچه پیش میروید بیشتر دلتان میخواهد در تاریکی آن باقی بمانید. فیلم با عنوانبندی متفاوت و میخکوبکنندهای از یک گالری آثار هنری آغاز میشود و داستان با نامهای از ادوارد، شوهر سابق سوزان، و پیشنویس یک رمان نوشتهی ادرواد تقدیم شده به سوزان؛ و خون از همان ابتدای ماجرا با کاغذها آغشته میشود.
داستانی که آستین رایت نوشته است جزئیات بسیاری دارد که خیلی از آنها در فیلم تام فورد نیست. شما یک لحظه هم دلتان نمیخواهد کتاب را زمین بگذارید همانطور که سوزان نمیخواهد خواندن نوشتههای شوهر سابقش را رها کند؛ او همان نویسندهای است که سوزان راه پیشرفتش را با نقدهای بیپروا و تندش بسته بود.
زن و شوهری به همراه دخترشان در مسیر سفری شبانه با خودرو شخصی در جایی که هیچ نشانی از آنتندهی مخابراتی نیست گرفتار شیطنتهای اوباشی میشوند که تصمیم دارند ضربهی هولناکی به جمع صمیمی این خانوادهی قانونمند بزنند. جانورانی که در شب زیست میکنند تا زندگی روشن دیگران را تاریک کنند. آشنا نیست؟ باقی داستان رمزورازهایی دارد که باید بخوانید، ببینید و کشفشان کنید.
اقتباس سینمایی تام فورد هم اگرچه برخی از نقشها و شخصیتها را تغییر داده است و از خیر جزئیات زیادی گذشته است اما شما را به یک تودرتوی سینمایی درخشان میبرد که جنایت، خیانت، عشق و انتقام در آن جریان دارد و تا آخرین لحظه بیوقفه تماشایش میکنید.
رمان آستین رایت بهقدری برایم جذاب بود که پس از هشت سال دوباره به سراغ تماشای فیلم تام فورد نشستم و با همهی تغییرات اقتباسیاش از آن لذت بردم، بهخصوص بازی درخشان بازیگران آن: جیک جیلنهال، ایمی آدامز، مایکل شنون و آرون تایلر-جانسون.